سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ریاست علمی، شریف ترین ریاست است [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» پیامبر(ص) و خدیجه(س)

زندگی مشترک پیامبر(ص) و خدیجه(س) درس آموز تمام مردان و زنانی است که جویای سعادت در زندگی خود هستند. عدم دلبستگی خدیجه به سیم و زر دنیا وتوجه به امور معنوی، عشق و علاقه به پیامبر(ص)، عطوفت و مهربانی متقابل رسول خدا(ص) و خدیجه(س)، ایثار و وفاداری نسبت به یکدیگر، همه و همه درسهای آموزنده ای است برای جویندگان سعادت.

 

شخصیت حضرت خدیجه(س)

 

خدیجه را نباید تنها یک بانوی سرمایه دار دانست. که شتران حامل مال التجاره را به مناطق مختلف می فرستاد، و سودهای کلان بدست می آورد، بلکه وی به عنوان یک شخصیت معنوی، عفیف، پاکدامن و ایثارگر، دارای شناخت و فکر بلند و تیزبین مطرح بود.

 

این بانوی بزرگ، حتی در دوران جاهلیت، که پاکدامنی جایگاهی نداشت، به دلیل عفّت و دامن پاکش، طاهره نامیده می شد. «و کانت تُدعی فی الجاهلّیة بالطّاهره لشدّة عفافها و صیانتها».(1)

 

خدیجه آنچنان بر بلندای معنویت صعود کرده است که پیامبر خدا(ص) به کمال وی شهادت داده و فرموده است: «کمل من الرجال کثیر و لم یکمل من النساء الاّ أربع: آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون، و مریم بنت عمران، و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت محمد(ص)».(2)

 

مردان بسیاری قلّه کمال را فتح نموده اند، ولی از زنان، چهار نفر به این قلّه دست پیدا کرده اند:

 

آسیه دختر مزاحم و همسر فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد(ص).

 

این بانوی بامعرفت، آنچنان حقیقت شناس و تیزبین است که در میان همه مردان و زنان عصر بعثت، اولین فردی است که نبوت رسول خدا را تصدیق می کند، و مدال پرافتخار ایمان را بدست می آورد.(3)

 

خدیجه از بهترین زنان بهشت و برگزیده خداوند تبارک و تعالی است.(4)

 

مقام این بانوی بزرگ به اندازه ای رفیع است که پیامبر خدا(ص) خطاب به وی فرمودند: «یا خدیجة انّ اللّه عزّ و جلّ لیباهی بکِ کرام ملائکته کلُّ یومٍ مرارا».(5)

 

خدیجه! خداوند عز و جل روزی چندین بار به عظمت تو در نزد ملائکه مقربش مباهات می کند.

 

و در مورد دیگر نیز فرموده است: «قال جبرئیل: هذه خدیجة فاقرء علیهاالسلام من ربّها و منّی و بشّرها بیت فی الجّنة»(6). سلام خداوند و مرا به خدیجه ابلاغ کن و مژده خانه ای در بهشت را به او بده.

 

زمینه ازدواج با رسول خدا(ص)

 

خدیجه از پیش مانند سایر مردم، محمد(ص) عزیز قریش را به عنوان فردی امین و درستکار می شناخت. بر همین اساس از حضرتش دعوت کرد تا مسؤولیت یکی از کاروانهای تجارتی وی را بپذیرد، و شاید هم می خواست شخص مورد علاقه خود را به دقت بیازماید. به هر حال، محمد(ص) مسؤولیت کاروان را پذیرفت. خدیجه هم غلام مورد اعتماد خود مَیْسره را همراه حضرتش نمود، تا هم کمک کارش باشد، و هم هنگام بازگشت گزارش سفر را از وی دریافت کند.

 

علایم نبوت در سفر تجارت

 

در بازگشت کاروان تجاری، آن چیزی که بیشتر از خیر و برکت و سود تجارت این سفر، به سرپرستی محمد(ص)، نظر خدیجه را به خود جلب نمود، گزارش دل انگیز میسره بود:

 

... در بین راه به صومعه راهبی رسیدیم. امین کاروان زیر سایه درختی که نزدیک صومعه بود قرار گرفت، راهب صومعه آمد و پرسید: این شخص چه کسی است که زیر این درخت آرمیده است؟

 

گفتم: مردی از قریش، از اهل حرم.

 

گفت: تا کنون جز پیامبران خدا کسی زیر این درخت قرار نگرفته است!!

 

خدیجه بسیار متعجب شد و تشنه شنیدن سخنان میسره، که وی اضافه کرد و گفت:

 

در بین راه هوا به شدت گرم بود، ناگهان دو فرشته را دیدم که آمده اند و بر سر امیر کاروان سایه افکنده اند و او زیر سایه فرشتگان حرکت می کرد.(7)

 

این گزارش، آنچنان قلب خدیجه را از عشق به رسول خدا(ص) آکنده نمود که بلافاصله خود را به عموی دانشمند خویش، ورقة بن نوفل رسانید، و جریان را با وی در میان گذاشت.

 

ورقة بن نوفل گفت: اگر این گزارش میسره درست باشد، محمد(ص) همان پیامبری است که بعثتش به این امت وعده داده شده است، و من اوصاف وی را در کتابها خوانده ام.(8)

 

عشق سرشار خدیجه به محمد(ص)

 

آن گزارش میسره، و این نوید ورقة بن نوفل، چنان طوفانی از محبت محمد(ص) در دل خدیجه ایجاد کرد که بی صبرانه حضرتش را طلبید و خطاب به وی چنین گفت:

 

«یا بن عم، انّی قد رغبت فیک لقرابتک و سطوتک فی قومک و امانتک و حسن خلقک و صدق حدیثک».(9) ای پسرعمو، به دلیل خویشی، شرافت خانوادگی، امانتداری، حسن خلق و راستگویی که در شما سراغ دارم، به شما اشتیاق پیدا کردم.

 

آنگاه برای ازدواج با پیامبر(ص) اعلام آمادگی کرد.

 

این عمل خدیجه نشان دهنده این است که وی گرچه از نظر مال و ثروت ممتاز بود، اما دل به امور معنوی داشت. او طالب شخص با کمال بود، نه فرد پولدار.

 

بر اساس همین دیدگاه بلند بود که خواستگارانی پولدار چون عقبة بن ابی معیط و صلت بن ابی یهاب، که هر کدام چهارصد غلام و کنیز داشتند را نپذیرفت(10). اما در برابر شخص باکمالی چون رسول خدا(ص)، هم خود پیشنهاد ازدواج داد، و هم مهریه را از مال خود

 

تعیین کرد. امام صادق(ع) می فرماید: در جلسه خواستگاری، خدیجه(س) وقتی ملاحظه کرد عمویش ورقة بن نوفل در برابر سخنان ابوطالب از عهده پاسخ برنمی آید، بی درنگ گفت:

 

«یا عمّاه انّک و ان کنت اولی بنفسی منّی فی الشهود، فلست اولی بی من نفسی، قد زوجّتک یا محمد نفسی و المطّهر علیّ فی مالی»(11) عموجان ممکن است درمسایل دیگر اختیار مرا داشته باشید، ولی اینجا اختیار با خود من است. سپس گفت: ای محمد من خودم را به همسری شما درآوردم، و مهر را هم خودم از مال خود قرار می دهم.

 

این کار خدیجه عشق غیر قابل توصیف وی را نسبت به رسول خدا(ص) می رساند، آن هم عشقی مقدس و معنوی که وراء همه امور مادی است، عشق به کمال است؛ عشق به صداقت است، عشق به امانت است، عشق به همه خوبیهاست، و در یک کلام عشق به خداست.

 

این بانو می داند که همه سعادت و خوشبختی در ارتباط با فرستاده خدا است، و لذا در بیانی چنین می گوید: «سَعِدَتْ مَنْ تُکونُ لِمحمّدٍ قرینةً، فانّه یُزیِّنُ صاحِبَه»(12) خوشبختی نصیب زنی است که همسر محمد(ص) گردد، زیرا محمد برای وی مایه افتخار است.

 

محبت و علاقه دو جانبه

 

عشق و علاقه خدیجه به رسول خدا(ص) یکطرفه نبود، بلکه محبت دو جانبه بود. این واقعیت را ابوطالب(ع) در خطبه عقد چنین بیان کرد: « و له فی الخدیجة رغبة ولها فیه رغبة»(13) خدیجه و محمد هر دو علاقه مند به یکدیگر هستند.

 

چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی

 

که یک سر مهربانی دردسر بی

 

همان گونه که خدیجه نسبت به رسول خدا(ص) شناخت پیدا نموده و به حضرتش علاقه مند شده بود، رسول خدا(ص) نیز کمالات خدیجه(س) را دریافته و او را شایسته برای همسری خود می دانست. و لذا با اینکه وی قبلاً دو شوهر دیگر کرده، و از نظر سنی بنا به قولی 15 سال از رسول خدا بزرگتر بود(14)او را از هر زن دیگر برای همسری خود مناسبتر دید، و با وی ازدواج نمود، و او را همواره مورد احترام و تجلیل قرار می داد.

 

رسول خدا(ص) هیچ زنی را همتای خدیجه قرار نمی داد «یثنی علیها و یفضّلها علی سائر امّهات المؤمنین و یبالغ فی تعظیمها»(15). او را ستایش می کرد و بر سایر همسران خود برتری می داد و در بزرگداشت و تکریم او تلاش زیاد می نمود.

 

ادب خدیجه در برابر رسول خدا(ص)

 

بررسی زندگی مشترک رسول خدا(ص) و خدیجه(س) نشان می دهد که این دو شخصیت بزرگ که الگوی همه انسانهای باکمال می باشند، برای یکدیگر ارزش خاصی قائل بودند. وی نه تنها مال و ثروت خود را به رخ شوهر که دستش از مال دنیا تهی بود نمی کشید، بلکه با افتخار ثروت کلان خود را در اختیار همسر خویش قرار داد. وقتی پیشنهاد ازدواج را به حضرتش داد، حضرت در مقابل این پیشنهاد فرمود: «یا عم ابنة أنت امرأة ذات مال و أنا فقیر لاأملک الاّ ما تجودین به علیّ و لیس مثلک من یرغب فی مثلی و أنا أطلب امرأة یکون حالها کحالی و مالها کمالی».

 

شما بانویی هستید دارای ثروت و من فردی فقیرم که چیزی در اختیار ندارم، کسی دارای موقعیت تو رغبت به کسی مثل من پیدا نمی کند، من جویای همسری ام که حالش مانند حال خودم و از نظر مالی همتای خود من باشد.

 

بانوی باکمال قریش که شرافت و کمال با ذاتش عجین بود، در پاسخ گفت: «واللّه یا محمد ان کان مالک قلیلاً فمالی کثیر، و من یسمح لک بنفسه کیف لا یسمح لک بماله، و أنا و مالی و جواری و جمیع ما املک بین یدیک و فی حکمک لا امنعک منه شیئا».

 

به خدا سوگند ای محمد اگر تو مالی نداری، من ثروت زیادی دارم، و کسی که خود را در اختیار تو قرار داده است، چگونه مالش در خدمت شما نباشد، من و سرمایه ام، و کنیزانم و آنچه که در اختیار دارم از آن شماست، و تحت امر شماست و هیچ منعی از طرف من نیست.

 

آنگاه اشک در چشمانش حلقه زد و گفت:

 

واللّه ما هب نسیم الشمال

 

الاّ تذکرت لیالی الوصالی

 

ولا أضامن نحوکم بارق

 

الاّ توهمت لطیف الخیال

 

جور اللیالی خصّنی بالجفا

 

منکم و من یأمن جور اللیالی

 

رقوا و جودوا و اعطفو و ارحموا

 

لا بّد لی منکم علی کل حال(16)

 

به خدا سوگند هر وزش نسیم، مرا به یاد شبهای وصال می اندازد

 

و چون از سوی (خانه) شما فروغی درخشیدن می گیرد، می پندارم که آن نور شبح و سایه شما است

 

درد و جور شبانه ای از (فراق) شما کشیده ام، و چه کسی (دلداده ای ) است که از جور و رنج شبانه در امان باشد

 

ترحم و دلسوزی کنید، و عطوفت به کار گیرید، که در هر حال مرا گریزی از (دلبستگی) به شما نیست.

 

ممکن است کسی گمان کند، این ادب و احترام خدیجه آن هم نسبت به شوهری چون رسول خدا(ص) یک امر عادی و طبیعی است، در حالی که با اندک توجهی می شود دریافت که

 

ادب خدیجه نسبت به شوهر عزیزش، فراتر از ادب یک زن در برابر شوهر است.

 

وی از آن جهت که شخصیت رسول خدا را شناخته، و رفعت مکان وی را درک کرده است، این گونه محترمانه برخورد می کند.

 

این ادب و احترام، حتی قبل از ازدواج نیز از این بانو نسبت به عزیز قریش دیده می شود. خدیجه هنگامی که از امین قریش برای سرپرستی کاروان تجارتی استفاده می کند، به دو غلام خود، میسره و ناصح می گوید: «اعلما قد ارسلت الیکما امینا علی اموالی و انه امیر قریش و سیّدها، فلا یدٌ علی یده، فان باع لایمنع، و ان ترک لا یؤمر، فلیکن کلامکما بلطف و أدب و لا یعلوا کلامکما علی کلامه».

 

من امینی بر اموال خود گماشتم، همو که امیر بزرگ قریش است، دستی بالای دست او نیست. اگر تصمیم بر فروش متاعی بگیرد، نباید کسی مانع شود. اگر تصمیم گرفت چیزی نفروشد، کسی حق ندارد دستوری به او بدهد. شما موظفید با لطف و ادب با وی سخن بگویید، و بالای حرف او حرفی نزنید.

 

قدردانی رسول خدا(ص) از خدیجه(س)

 

اگر خدیجه نسبت به همسر گرامی خود این گونه رعایت ادب و احترام می کند، رسول خدا(ص) نیز از خدیجه به نحو شایسته ای قدردانی می نماید، و برای خدیجه احترام خاصی قائل می شود، که در اینجا به نمونه هایی از آن اشاره می شود.

 

رسول خدا(ص) در زندگی، خود با رأی و نظر خدیجه مخالفت نمی نمود. مثلاً وقتی ابوالعاص، پسر خواهر خدیجه، زینب، دختر رسول خدا را خواستگاری نمود، «فسألت خدیجة رسول اللّه (ص) ان یزوّجه و کان رسول اللّه لا یخالفها»، خدیجه از رسول خدا(ص) خواست که زینب را به وی تزویج کند، و رسول خدا(ص) پیشنهاد وی را پذیرفت چون رویّه حضرت بر این بود که مخالفت خدیجه نمی نمود.(18)

 

رسول خدا(ص) آن چنان به خدیجه محبت داشت و قدردان بود که قبل از خدیجه همسری اختیار ننموده و تا خدیجه زنده بود نیز همسری اختیار نکرد.(19)

 

این قدردانی رسول خدا(ص) نسبت به خدیجه تنها به زمان حیات او خلاصه نمی شد، بلکه پس از مرگ وی نیز همواره او را یاد می کرد و از وی تجلیل به عمل می آورد. با آنکه همسران دیگری داشت هر وقت به یاد خدیجه می افتاد از وی به خوبی یاد می کرد و گریه می نمود.

 

روزی عایشه گفت: ای رسول خدا، چقدر از خدیجه یاد می کنید! خدیجه پیرزنی بود از دست شما رفت، خدا بهتر از خدیجه را به شما عنایت کرده است!!

 

رسول خدا(ص) برآشفته گشت و فرمود: «صدّقتنی اذ کذبتم و آمنت بی اذ کفرتم و ولدت لی اذ عقمتم»(20). او زمانی نبوت مرا تصدیق کرد که شما مرا تکذیب می نمودید. به من ایمان آورد، شما کافر بودید. وی مادر فرزندان من است، در حالی که شما چنین نیستید.

 

عایشه می گوید: من بعد از این با ذکر خیر خدیجه خود را نزد پیامبر(ص) عزیز می کردم!

 

عشق و عاطفه رسول خدا(ص) به همسر باکمالش به حدّی رسیده بود که دوستان خدیجه نیز از آن بهره مند بودند.

 

عایشه می گوید: پیرزنی وارد بر رسول خدا(ص) شد، و از سوی حضرت مورد احترام خاصی واقع شد. پیرزن که از محضر رسول خدا(ص) خارج شد، پرسیدم: این زن چه کسی بود که این گونه مورد الطاف شما واقع شد؟

 

رسول خدا(ص) فرمود: این زن از دوستان خدیجه است. وقتی خدیجه زنده بود، زیاد نزد ما می آمد.(21)

 

اینها همه به خاطر شخصیت والای خدیجه(س) و فداکاریهای آن بانوی بزرگ بود. خدیجه ای که داخل خانه پیامبر(ص) پناه آن حضرت به حساب می آمد و تمام ناراحتیها و شکنجه های جسمی و روحی وارده از سوی قریش را با عواطف غیر قابل وصف خود، جبران می نمود.

 

خدیجه ای که مادر فرزندانش، یعنی: قاسم، طاهر، طیب، زینب، رقیّه و ام کلثوم بود، و از همه مهمتر مادر ام الائمه زهرای مرضیه(سلام اللّه علیها) بود، که اگر هیچ افتخاری برای خدیجه(س) نبود، جز اینکه وی مادر فاطمه است، برای وی کافی بود.

 

وفات حضرت  خدیجه(س)

 

و اینچنین بود که از دست دادن خدیجه برای رسول خدا(ص) بسیار ناگوار و دشوار بود، به گونه ای مرگ خدیجه در روح و روان رسول گرامی اسلام، اثر گذاشت که سال درگذشت وی را که قرین وفات حضرت ابوطالب(ع) بود

 

(عام الحزن) نامید، و پس از وفاتش نیز هرگاه به یاد خدیجه می افتاد، یا کسی از وی نام می برد، چشمان مبارکش پر از اشک شده و از خوبیهای خدیجه سخن می گفت.

 

پی نوشت ھا:

 

1 سیر اعلام النبلاء، ج2، ص111.

 

2 تفسیر المیزان، ج19، ص346.

 

3 بحار، ج16، ص2. سیره ابن هشام، ج1، ص257. سیر اعلام النبلاء، ج2، ص109.

 

4 بحار، ج16، ص2.

 

5 عوالم العلوم، ج11، ص41.

 

6 صحیح بخاری، چاپ دارالقلم، ج5، ص112.

 

7 سیره ابن هشام، ج1، ص199.

 

8 همان، ج1، ص203.

 

9 همان، ج1، ص201.

 

10 بحار، ج16، ص22.

 

11 فروع کافی، کتاب النکاح، باب خطب النکاح، ح9.

 

12 بحار، ج16، ص23.

 

13 فروع کافی، کتاب النکاح، باب خطب النکاح، ح9.

 

14 سیر اعلام النبلاء، ج2، ص111.

 

15 همان، ج2، ص110. صحیح بخاری، ج7، ص107.

 

16 بحار، ج16، ص55.

 

17 همان، ص29.

 

18 سیره ابن هشام، ج2، ص306.

 

19 سیر اعلام النبلاء، ج2، ص110.

 

20 بحار، ج16، ص8. سیر اعلام النبلاء، ج2، ص112، 117.

 

21 بحار، ج16، ص8.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 90/5/31 :: ساعت 3:35 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 714
>> بازدید دیروز: 133
>> مجموع بازدیدها: 1366899
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب